روزها ميگذرد...
سلام فرشته من. خيلي شبها خوابم نميبره و فكر ميكنم، به تو و بزرگ شدن تو. انگار همين ديروز بود كه به دنيا اومدي. گذشت و گذشت و بزرگ شدي. يكسال و حالا دومين بهار زندگيت رو هم پشت سر گذاشتي. عزيز دلم! ميترسم از سرعت و بي مهري زمونه... چقدر زود ميگذره و به من فرصت خوب نفس كشيدنت رو نميده. دقيقا روز تولد دوسالگيت بود كه از شير گرفتمت، آخ كه چقدر سخت بود و اشك ريختم و تو فقط صبوري كردي و خيلي خوب كنار اومدي. عزيزم ببخش منو بخاطر دوسالي كه با اشك و آه بهت شير دادم و تو هميشه شريك غصه ها و گريه هام بودي. ببخش منو و سرنوشتم رو كه حتي نتونست...
نویسنده :
مامان الي
0:20