ده ماهه من!
عشق كوچولوي مامان فقط ده ماه داره.
عشق كوچولوي مامان اين روزها با صداي بلند قهقه ميزنه.
عشق كوچولوي مامان سينه خيز ميره انگار كه يه عمر سرباز بوده.
عشق كوچولوي مامان هنوزم فقط دوتا شكوفه سيب داره.
عشق كوچولوي مامان با صداي يك و دو و سه مامان با روروئك بدو بدو ميكنه.
عشق كوچولوي مامان دالي بازي ميكنه با مامان.
عشق كوچولوي مامان غذا ميخوره، بَه ميخوره...
عشق كوچولوي مامان دس دسي ميكنه.
عشق كوچولوي مامان لباشو غنچه ميكنه و چين ميندازه تو بينيش و خودشو لوس ميكنه.
عشق كوچولوي مامان دَدََ ميگه.
عشق كوچولوي مامان اولين برف زندگيش رو تو اين روزها ديده.
عشق كوچولوي مامان!
تمام دلخوشي اين روزهاي مامان تويي... ده ماهست كه قلب مامان بيرون از سينهام ميتپه...
تا بهار و سالروز بهاري شدنت چيزي نمونده...
دوستت دارم عشق مامان.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی