هستي جونهستي جون، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

فرشته آسموني

پنج ماهگي هستي جون

1392/6/23 22:43
نویسنده : مامان الي
379 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته كوچولوي مامان.

چقدر روزها زود ميگذره. باورم نميشه كه پنج ماه رو به سلامتي تموم كردي. انگار همين ديروز

بود كه به دنيا اومدي. اين روزها خيلي شيرين شدي و منو بابايي رو حسابي سر ذوق مياري،

با صداي بلند ميخندي و از خنده شما ما هم ميخنديم. غلط ميزني و يه وقتايي هم خودت دوباره

برميگردي.

صبحها كه از خواب پا ميشي با صداي بلند ميخوني و منو از خواب بيدار ميكني و وقتي بهت

ميخندم شما هم ميخندي. خلاصه خيلي بانمك و دوست داشتني شدي. فقط يه كم بد مي‌خوابي

و حتما بايد تابت بدم تا خوابت ببره. خوابت هم خيلي كمه و تو روز كم مي‌خوابي.

چندتا عكس از اين روزهات ميزارم.

 

 

 

اينجا خونه مامان جون اينا تو پرند هست

اينم تو حياطشون بغل مامان بودي

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خ.پ
23 شهریور 92 23:51
سلام مامان الی جان.
وقتی خوابه لپای گرد دختر ماهتو ببوس.
این عکساش خیلی ناز شدن.
دلم گرفته بود...
دیدمش شاد شدم.ممنون

ممنون از لطفتون
كتي(مامان آقا مهديار)
31 شهریور 92 22:54
سلام الي جون
ماشالله هزار الله واكبر به اين دخمل جيگر
ههههههه
شعر از خودم هاهاهاهااا
خاله پيشونيت چي شده عشقم؟ اوف شدي؟
بيام له كنم مامان الي رو كه مواظبت نبوده؟

عشقي تو هستي جوني


ممنون خاله كتي جون.
در حركتي بي‌سابقه موقع دمر افتادن پيشونيم رو ماليدم به موكت با اينكه مامانم برام زير انداز انداخته بود.
خدا رو شكر بخير گذشت خاله جون.
مامان قندک
13 مهر 92 15:23
هستی جون عزیزمممممممممممم

ماشااله هزار هزار ماشااله
خیلی ناز و عسل شدی خاله

الهی که همیشه لبت خندون باشه عسل طلا


الی جون بیشتر سر بزن بهمون برای شادی دلت دعا میکنم
عزیزم

در پناه خدا باشید

ممنون عزيزم. خدا ايليا رو برات حفظ كنه انشالله.

زینب
26 مهر 92 17:41
سلام مامان الی جون...
زیارتتون قبول باشه...
دلمون شده قد ی نخود براتون...
حالا ایشال این هفته چخارشنبه شب میایم تهران...
ب هستی جونم سلام برسونید...
ممنونم...
عکساش هم برامون بفرستید...


سلام زينب جون

سلامت باشيد
چشم به زودي عكساش رو ميزارم انشالا.